میل بادامک چگونه کار می کند؟
اگر مقاله "چگونه موتور ماشین کار می کند؟"را خوانده باشید،می دانید که سوپاپ ها اجازه می دهند مخلوط هوا-سوخت به موتور وارد شود و همچنین دود خارج شود.میل بادامک از برجستگی هایی (به نام بادامک) استفاده می کند که هنگام چرخیدن،سوپاپ ها را می فشارد تا باز شوند،در حالی که فنرهای روی سوپاپها،آنها را به موقعیت بسته باز می گرداند.این یک کار حیاتی است،که می تواند تاثیرات بسزایی روی عملکرد موتور در سرعتهای مختلف داشته باشد.در صفحه بعدی این مقاله,شما می توانید انیمیشنی که برای نشان دادن تفاوت بین میل بادامک استاندارد و میل بادامک برتر ساخته شده است را مشاهده کنید.
میل بادامک
در این مقاله،خواهید آموخت که میل بادامک چگونه عملکرد موتور را تحت تاثیر قرار می دهد.ما انیمیشن هایی داریم که نشان می دهند که چگونه موتور هایی با طرح بندی متفاوت،مثل تک میل بادامک و دو میل بادامک ،کار می کنند.سپس به سراغ راه هایی می رویم که بدان وسیله ماشین ها میل بادامک خود را به گونه ای تنظیم می کنند که بیشترین بازده را در سرعت های مختلف داشته باشد.
مهمترین قسمت هر میل بادامک بر جستگی های آن است.هنگامی که میل بادامک می چرخد،برجستگی ها متناسب با پیستون ها،سوپاپ ها را بالا و پایین می کنند.برای این منظور،رابطه مشخصی بین برجستگی بادامک ها و نحوه عملکرد موتور در سرعت های مختلف وجود دارد.
برای درک چنین موضوعی فرض کنید که موتور بسیار آهسته کار می کند-در ١٠الی ٢٠دور در دقیقه(RPM)-که به پیستون در طی کردن هر سیکل چند ثانیه وقت می دهد.البته واقعاً به کار انداختن ماشین در این سرعتی غیر ممکن است.در این سرعت کم،ما نیاز داریم که بادامک ها به گونه ای قرار گرفته باشند که:
١-همین که پبستون در مرحله مکش شروع به پایین رفتن می کند نقطه مرده بالا(Top dead center,TDC)بایستی سوپاپ ورودی باز باشد.زمانی که پیستون به پایین می رسد،سوپاپ بایستی بسته شود.
٢-سوپاپ خروج بایستی در زمان نقطه مرده پایین(bottom dead center,BDC)که همان انتهای مرحله احتراق است،باز شوند و در زمانی که پیستون مرحله تخلیه را طی کرد،باید بسته شوند.این مرحله باید بسیار مرتب تا زمانی که موتور با این سرعت کار می کند،تکرار شود.اما چه اتفاقی می افتد زمانی که دور موتورافزایش می یابد؟
خواهیم دیدزمانی که شما دور موتور را می افزایید،تنظیمات ١٠الی ٢٠rpm دیگر خوب کار نمی کند .اگر موتور در ٤٠٠٠ rpm باشد،سوپاپ ها در هر دقیقه ٢٠٠٠بار باز و بسته می شوند ویا 33 بار در هر ثانیه.در این سرعت،پیستون خیلی سریع حرکت می کند وهمچنین مخلوط هوا-سوخت نیز به سرعت وارد سیلندر می شود،زمانی که سوپاپ ورودی باز می شود و پیستون مرحله مکش را آغاز می کند مخلوط هوا-سوخت شروع به شتاب گرفتن برای ورود به سیلندر می کند. زمانی کی پیستون به پایین مرحله مکش می رسد ،مخلوط هوا-سوخت با سرعت زیاد در حال حرکت است،اگر بخواهیم سوپاپ ورودی را به شدت ببندیم،تمامی هوا و سوخت متوقف می شود و وارد سیلندر نمی مشوند.اگر سوپاپ ورود برای لحظه ای بیشتر باز باشد،تکانه هوا-سوخت که با سرعت در جریان است,به فشار آوردن روی پیستون در ابتدای مرحله تراکم ادامه می دهد.پس هر چه سریع تر موتور حرکت کند،سریع تر مخلوط هوا-سوخت حرکت می کند و ما زمان بیشتری را لازم داریم تا سوپاپ ورودی باز بماند.همچنین می خواهیم که در سرعت های بالا تر سوپاپ پهن تر باز شود.این ویژگی که ترفیع سوپاپنام دارد،با مشخصات برجستگی بادامک ها امکان پذیر است.
انیمیشن زیریک بادامک معمولی و یک بادامک برتر را نشان می دهد که تنظیم سرعت متفاوتی دارند.توجه کنید که مرحله تخلیه(دایره قرمز)و مکش(دایره آبی)در سوپاپ برتر به میزان بیشتری بر روی یکدیگر قرار می گیرند.به همین دلیل،ماشین هایی با این شکل بادامک در زمان توقف بسیار بد و خشن کار می کنند.
موتورهای شش زمانه
عملیات سیکل های مختلف بیشتر موتورهای احتراق داخلی فعلی، دارای یک طرح رایج است به این صورت که انفجار در یک سیلندر پس از تراکم انجام می شود. نتیجه ان است که انبساط گاز مستقیما روی پیستون اثر گذاشته (کار انجام می دهد) و میل لنگ را 180 درجه بچرخاند.
با توجه به طراحی فنی و مکانیکی، موتور شش زمانه همانند موتورهای احتراق داخلی می باشد. اگر چه سیکل ترمودینامیکی و یک سر سیلندر اصلاح شده همراه دو اتاق اضافی ان را به کلی متمایز می کند. یک محفظه ی احتراق و یک محفظه ی تراکم( گرمکن هوا) هر دو از سیلندر جدا هستند. احتراق درون سیلندر رخ نمی دهد اما در محفظه ی احتراق کمکی هم فوری روی پیستون اثر نمی گذارد و زمان ان از 180 درجه ی چرخش میل لنگ، در زمان انفجار(کار) جدا می باشد.
محفظه ی احتراق به طور کلی توسط محفظه ی گرمکن احاطه شده است. با تبادل گرما از طریق دیواره های محفظه ی احتراق که با محفظه ی گرمکن در ارتباط است، فشار محفظه ی گرمکن افزایش می یابد و قدرت مکملی برای کار تولید می شود.
مزایای موتور شش زمانه:
· رسیدن به راندمان حرارتی % 50 (%30برای موتورهای احتراق داخلی فعلی)
· کاهش مصرف سوخت با بیش از %40
· کاهش الودگی حرارتی، صوتی، شیمیایی
· دو کورس مفید کار در طی شش کورس
· پاشش مستقیم و بهینه ی سوخت احتراق در هر سرعتی از خودرو
· سوخت چند گانه
در خودروهای با موتور شش زمانه شاهد کاهش چشمگیر مصرف سوخت و انتشار الودگی خواهیم بود.
طراحی و عملکرد موتور های شش زمانه:
در سیکل شش زمانه، دو محفظه ی اضافی اجازه می دهند هشت فرایند که نتایج یک سیکل کامل است همزمان عمل کنند یعنی در یک لحظه دو فرایند همزمان رخ میدهد : دو سیکل چهار فرایندی برای هر کدام از سیکل ها،یک سیکل احتراق داخلی و یک سیکل احتراق خارجی. نمودار پیوستگی هشت فرایند را در سیکل شش زمانه نشان می دهد.
اولین سیکل چهار فرایندی احتراق خارجی:
فرایند1 :مکش هوای خالص درون سیلندر(فرایند دینامیکی)
فرایند 2: تراکم هوای خالص در محفظه ی گرمکن(فرایند دینامیکی)
فرایند3 : نگه داشتن فشار هوای خالص در محفظه ی بسته جایی که بیشترین تبادل گرما با دیواره های محفظه ی احتراق رخ می دهد(فرایند استاتیک چون مستقیما روی میل لنگ اثر نمی گذارد.) دمای هوا بالا می رود.
فرایند4 : انبساط هوای فوق داغ درون سیلندر، که کار انجام می دهد.(فرایند دینامیک). طی این سیکل چهار فرایندی، هوای خالص هرگز در تماس مستقیم با سوخت و شمع نمی باشد.
دومین سیکل چهار فرایندی که احتراق داخلی می باشد.
فرایند5: تراکم مجدد هوای خالص گرم درون محفظه ی احتراق(فرایند دینامیک)
فرایند6 : تزریق سوخت و احتراق در محفظه ی احتراق، بدون تاثیر مستقیم روی میل لنگ (فرایند استاتیک)
فرایند7 : گازهای احتراق منبسط می شوند و کار انجام می شود. (فرایند دینامیک)
فرایند8: تخلیه گازهای احتراق (فرایند دینامیک) در طی این چهار فرایند، هوا مستقیما با منبع گرما (سوخت) تماس دارد.
معنی عدد "اکتان" چیست ؟
اگر شما "موتور خودرو چگونه کار مى کند" را خوانده باشید می دانید که تقریبا اکثر خودروها از موتورهاى 4 زمانه بنزینی استفاده مى کنند . یکی از این 4 مرحله همان مرحله تراکم است. یعنی زمانی که سیلندر پر از هوا و سوخت را توسط پیستون تحت فشار قرار داده و حجم آن کاهش مى یابد قبل از اینکه سیستم جرقه زنی اقدام جرقه زدن توسط شمع نماید. مقدار این تراکم "نسبت تراکم" خوانده مى شود. موتور ها ممکن است نسبت تراکمی بین 8 تا 10 داشته باشند.
دسته بندى (رتبه بندى ) اکتان بنزین به ما مى گوید که سوخت مورد نظر چه مقدار مى تواند متراکم شود قبل از اینکه خود به خود منفجر شود. زمانی که مخلوط سوخت و هما قبل از جرقه زنى شمع به علت تراکم منفجر مى شود . در این حالت اصطلاحا مى گویند که حالت "ضربه " پیش آمده و مخلوط سوخت و هوا قبل از جرقه زنی منفجر شده . که این ضربه مى تواند صدماتی به موتور بزند ( از جمله به گژنپین , پیستون , شاتون و.. ) .بنابراین چیزی نیست که دوست داشته باشید رخ بدهد.سوخت های با اکتان پایین (مانند بنزین معمولی با اکتان 87) مى توانند کمترین مقدار تراکم قبل از انفجار خود به خودی را داشته باشند .
نسبت تراکم موتور شما توسط درجه بندی اکتان سوختی که شما بایستی به خودرو خود بزنید مشخص می شود. یکی از راه های افزایش "اسب بخار " موتور , افزایش نسبت تراکم است . بنابراین "موتور با کارایی بالا " یک نسبت تراکم بالا دارد و نیز نیاز به سوخت با اکتان بالا نیز دارد . از مزیت های نسبت تراکم بالا این این است که اسب بخار بیشترى بدست مى دهد بدون اینکه اندازه موتور تغییری کند یا وزنش زیاد شود . و از معایب آن نیز این است که استفاده از سوخت با اکتان بالا هزینه بالایی نیز دارد .
اسم "اکتان" از حقیقت زیر ناشی مى شود : وقتی شما نفت خام را در پالایشگاه (تصفیه خانه) می شکنید. د ر حقیقت شما زنجیرهای کربنی با طول های متفاوت بدست مى آورید. این طول های زنجیری متفاوت می توانند از همدیگر جدا شوند و یا در سوخت های دیگر مخلوط شوند . برای مثال شما ممکن است نام " متان " و "پروپان" و "بوتان" را شنیده باشید. هر سه اینها از هیدرو کربن ها هستند . متان فقط یک اتم کربن دارد . پروپان نیز سه اتم زنجیری کربن دارد و بوتان 4 اتم و پنتان 5 اتم و هگزان 6 اتم و هپتان 7 اتم و سرانجام اکتان 8 اتم کربن دارد.
هپتان از نظر نسبت تراکم ضعیف است و فقط به مقدار کمی متراکم مى شود و بعد از آن نیز خود به خود منفجر مى شود . ولی اکتان از این نظر بسیار خوب است . شما می توانید . شما می توانید آن را بسیار متراکم کنید و اتفاقی نمی افتد.بنزین با اکتان 87 بنزینی است که 87 درصد اکتان و 13 درصد هپتان دارد. اکتان نیز در یک سطح از نسبت تراکم خود به خود منفجر می شود و فقط بایستى در موتورهایی به کار رود که نسبت تراکم آنها از این سطح بالاتر نباشد .
در طول جنگ اول جهانی کشف شده بود که مى توان یک ماده شیمیایی به نام تترا اتیل سرب به بنزین اضافه کرد و رتبه اکتان آن را به صورت قابل توجهی افزایش داد.و این باعث افزایش استفاده از سرب در بنزین مى شود . متاسفانه تبعات افزودن سرب به بنزین به قرار زیر است:
• سرب مانعی در مقابل مبدل کاتالیست ایجاد می کند و آن را ظرف چند دقیق خراب می کند .
• زمین پوشیده از لایه های نازک سرب مى شود و سرب نیز یک ماده شیمیایی بسیار سمی است که برای انسانها خطرناک است.
زمانی که استفاده از سرب در بنزین ممنوع شد. بنزین گرانتر شد چون پالایشگاه دیگر نمی توانست با افزودن سرب درجه اکتان آن را بالا ببرد.
هواپیماها اما هنوز اجازه دارند که بنزین با سرب بزنند که این نوع از بنزین به Avgas معروف است و عدد اکتان 100 یا بالاتر عموما در موتورهای با عملکرد بالای هواپیما استفاده مى شود . در مورد Avgas 100 رتبه کارایی بنزین است و نه درصدی از عدد اکتان آن . در حقیقت افزودن تترا اتیل سرب سطح تراکم بنزین را بال می برد و نه عدد اکتان را.
مهندسان هم اکنون در تلاشند تا موتورهای هواپیما را بهبود بخشند تا بتواند ز بنزین بدون سرب استفاده کند .موتورهای جت هم اکنون نفت سفید مى سوزانند.
سیستم های کنترل باد ماشین الات سنگین
سیستمهای که برای باد کردن تایرها ابداع شده اند سه هدف را دنبال می کنند
1- اشکار کردن (detect) کاهش فشار در تایرهای مشخص بدان معنی که سیستم پایشگری دائما فشار باد هر کدام از تایرها را کنترل کند
2- هشدار دادن به راننده در مواقعی که ایرادی در سیستم وجود ندارد
3- باد کردن تایر به میزان معین بدان معنی که یک مخزن ذخیره هوا به همراه یک شیر یک طرفه وجود داشته باشد که در مواقع کم باد بودن تایر شیر باز شده و به سمت تایر جریان یابد
با وجود انکه سیستم های موجود برای باد کردن تایرها از نظر طرح تفاوت هایی دارند اما مشترکاتی نیز دارند که در زیر به اختصار بیان می گردد
1- همه انها به سوپاپی مجهز می باشند که تک تک تایرها را ایزوله می کنند تا از جریان هوای تایرها در زمانی که سیستم در حال بررسی یا باد کردن یک تایر است جلوگیری شود
2-در هر کدام از این سیستم ها روشی برای اشکار کردن فشار هوای داخل تایرها وسیله نقلیه وجود دارد . این امر در بسیاری از سیستم ها بوسیله سنسورهای مرکزی که اطلاعات خود را به واحد کنترل الکترونیکی و سپس به راننده منتقل می کنند مهیا شده است
3- در این سیستمها به منبع دخیره هوا نیاز می باشد که معمولا بطور مشترک که از منبع هوای موجود در مدار وسیله به منظور تغذیه ترمزها یا سیستم های پنوماتیکی استفاده می گردد
4- زمانی که از منبع هوای سیستم ترمز برای باد کردن تایرها انعشاب گرفته می شود اگرچه سیستم ترمز وظیفه اصلی خود را به مخاطره نمی اندازد اما برای اطمینان بیشتر بازرسی ها یی در سیستم فراهم شده است که از بکار بردن هوای مخزن (برای باد کردن تایر ) در مواقعی که فشارش از حد معینی کمتر است جلوگیری شود
5- در این سیستم ها مسیری برای رساندن هوای مخزن به تایرها مورد نیاز نیاز است که معمولا این مسیر از میان اکسل ها فراهم شده است
6- در این سیستم ها شیر اطمیان فشاری برای خارج کردن هوا از تایر –بدون وجود مخاطراتی – مهیا شده است
حال به چند نمونه از این سیستم ها که برای باد کردن و کنترل فشار باد تایرهای تریلر فراهم شده است بطور مختصر اشاره می نماییم
1- سیستم پایش و تنظیم باد تریلرها (trailers tire maintenance)
این سیستم تعمیر و نگهداری سیستم هوشمندی است که فشار باد تایرهای تریلر را کنترل می کند و در صورت کم بادی اقدام به باد کردن و تنظیم فشار بادشان می نماید هوای مورد نیاز این سیستم از سیستم ترمز تریلرها که در مخزنی ذخیره شده است تامین می گردد
ادامه مطلب ...
معناى حجم موتور چیست؟
زمانى که پیستون از بالا به پایین در سیلندر حرکت مى کندمقدار معینی از هوا را مى مکد.مقدار هوایى که مکیده مى شود به مقدار فضاى بالاى پیستون و نیز مقدار جابه جایى پیستون از بالا به پایین بستگى دارد.
اگر قطر پیستون 4 اینچ(10.16 سانتی متر) باشد و میزان جابه جایى پیستون در سیلندر نیز 4 اینچ باشد در نتیجه این پیستون در موتور میتواند بمکد:
حجم سیلندر=ارتفاع*3.14*{2^(شعاع)}
cm^3) ) 823.3 =10.16*3.14*{2^(5.08)}
اگر موتور شما 4 سیلندر باشد در نتیجه :4*823.3=3292.1 cm^3 ا 3.292 لیتر حجم دارد.
کارخانه جات خودرو سازى رقم فوق را گرد مى کنند و مى گویند که موتور شما 3.3 لیتر حجم دارد که بدین معنى است که این موتور خاص 3.3 لیتر حجم دارد.
اگر میل لنگ متصل به این موتور را دو دور بچرخانید 4 پیستون مجموعا 3.3 لیتر هوا و سوخت را استنشاق مى کنند.
خوب, چرا باید این حجم را بدانیم؟ و چرا پشت خیلى از خودروها برچسبى شامل حجم موتور زده شده است؟حجم یک موتور مى تواند بیشترین قدرتى که موتور تولید مى کند را برآورد کند.میدانیم که بنزین با هم مخلوط مى شود ودر موتور مشتعل مى شود.این اشتعال زمانى بخوبى رخ میدهد که احتراق سالمى روى دهد و احتراق کامل و بدون نقص زمانى رخ مى دهد که درصد کمى بنزین با هوا مخلوط شود.اگر مقدار زیادى بنزین با مقدار کمى هوا مخلوط شود احتراق ناقص روى میدهد. ویا روی نمیدهد(به علت کمبود اکسیژن).
نسبت مقدار هوا به بنزین 15 به 1 است یعنی 15 واحد هوا با 1 واحد بنزین مخلوط مى شود.حجم موتور بیشترین مقدار سوختى که موتور مصرف مى کند را اطلاع مى دهد واین نیز مى تواند کنترل کند بیشترین قدرتی را که موتور تولید مى کند. البته ممکن است یک موتور 10 لیترى که کارایى بدى دارد و نیز یک موتور 1 لیترى که کارایى خوبى دارد هر دو داراى یک اسب بخار یکسان باشند.اگرچه که موتور 10 لیترى 10 برابر موتور 1 لیترى حجم دارد.طبق یک قانون عمومى یک موتور 10 لیترى باید 10 برابر نیروى بیشتر نسبت به موتور 1 لیترى تولید کند.اگر سایر شرایط بدون تغییر بمانند.
صدا خفه کن چگونه کار می کند؟
اگر تا به حال صدای موتور بدون صدا خفه کن را شنیده باشید می دانید که یک صدا خفه کن تا چه حد روی صدا تاثیر دارد.درون آن تعدادی مجرای ساده با سوراخ هایی روی آن وجود دارد.این مجرا ها و محفظه ها به خوبی یک ساز موسیقی تنظیم شده اند.طوری طراحی شده اند تا امواج صدای تولید شده توسط موتور را به نحوی بازتاب کنند که تا حدی یکدیگر را خنثی کنند.
صدا خفه کن ها از چند فناوری جالب استفاده می کنند تا صدا را کم کنند. در این مقاله به درون یک صداخفه کن نگاه می کنیم و در باره ی اصول کار آن یاد می گیریم .
اما در ابتدا باید کمی درباره ی صدا بدانیم.
سیستم های تعلیق خودرو چگونه کار می کنند؟
هنگامی که مردم در مورد کارایی اتومبیل فکر می کنند، معمولاً کلماتی نظیر: اسب بخار، گشتاور و شتاب صفر تا صد به ذهن شان خطور می کند. ولی اگر راننده نتواند خودرو را کنترل کند، همه قدرتی که توسط موتور ایجاد می گردد، بدون استفاده است. به همین دلیل، مهندسین خودرو تقریباً از هنگامی که به فناوری موتورهای احتراق داخلی چهار زمانه دست پیدا کردند، توجهشان به سیستم تعلیق معطوف گردید.
کار تعلیق خودرو، در به حداکثر رسانیدن اصطکاک بین لاستیک و سطح جاده، برای فراهم آوردن هدایت پایدار، دست فرمان خوب و اطمینان از اینکه سرنشینان در راحتی به سر می برند، خلاصه می شود. در این مقاله ما به کاوش چگونگی کارکرد سیستم تعلیق می پردازیم، و اینکه در طول سال ها چگونه متحول شده، و اینکه طراحی سیستم های تعلیق در آینده به کدام جهت سوق پیدا می کند.
اگر جاده ها کاملاً صاف بودند و بدون هیچ دست اندازی، ما نیازی به سیستم تعلیق نداشتیم. ولی جاده ها از صاف بودن فاصله زیادی دارند. حتی جاده هایی هم که به تازگی آسفالت شده اند، دارای ناصافی هایی جزئی هستند که می توانند بر چرخ های خودرو تاثیر بگذارند. این ناصافی ها بر چرخ ها نیرو وارد می کنند و طبق قوانین حرکت نیوتن، همه نیروها جهت و اندازه دارند. یک دست انداز باعث می شود تا چرخ به صورت عمودی بر سطح جاده بالا و پایین برود. البته نیرو به بزرگی و کوچکی دست انداز بستگی دارد. در عین حال، چرخ خودرو هنگامی که از نا هم سطحی عبور می کند، یک شتاب عمودی را نیز به دست می آورد.
سیستم تزریق سوخت چکونه کار می کند؟
در تلاش برای بهبود بخشیدن به کیفیت سوخت،سیستم سوخت رسانی در خودروها طی سال ها تغییرات زیادی کرده است.Subaru Justy آخرین خودروی کاربراتوری بود که در ١۹۹٠در آمریکا به فروش رسید و مدل های سال بعد انژکتوری شدند.اما سیستم تزریق سوخت از ١۹٥٠ وجود داشته و انژکتورهای الکترونیکی از ١۹٨٠به طور گسترده در خودروهای اروپایی به کار برده شد. در حال حاضر تمام خودروهای تولید شده در آمریکا انژکتوری هستند
یک انژکتور الکترونیکی معمولی
در این مقاله یاد می گیریم سوخت چگونه وارد سیلندر می شود و معنی اصطلاحات "تزریق سوخت چند راهه" و "تزریق سوخت از ساسات"را می فهمیم.همچنین درک می کنیم که چطور "تراشه های عملکرد" قدرت موتور را بیشتر می کنند
کنار رفتن کاربراتور ها
از ابتدای پیدایش موتور های احتراق داخلی ،کاربراتور وسیله ای بوده که سوخت را به موتور می رسانده است.در بسیاری از ماشین های دیگر مثل چمن زن ها و اره موتوری ها هنوز کاربراتور وجود دارد اما با پیشرفت خودرو ها کاربراتور ها بیشتر وبیشتر پیچیده شدند تا تمام نیازهای موتور هنگام کار کردن را برآورده کنند مثلا برای انجام بعضی از این وظایف کاربراتور پنج حالت دارد:
●حالت اصلی:مقداری سوخت به موتور می رساند که جریان موثری از سوخت به موتور وارد شود
●حالت سکون:فقط به اندازه ای سوخت به موتور می رساند که موتور روشن بماند
●پمپ شتاب دهنده:وقتی ناگهان پدال گاز فشار داده می شود مقدار بیشتری سوخت می رساند تا قبل از افزایش دور موتور افت قدرت نداشته باشیم
●حالت افزایش قدرت:وقتی خودرو از تپه ای بالا می رود ویا چیزی را یدک می کشد سوخت بیشتری تامین می کند
●حالت کشیدن ساسات:وقتی موتور سرد است مقدار بیشتری سوخت وارد موتور می کند تا موتور روشن شود
برای بدست آوردن استانداردهای دقیق زیست محیطی مبدل های کاتالیزوری معرفی شدند،برای موثر بودن این مبدل ها،کنترل بسیار دقیق نسبت سوخت و هوا لازم است.حسگرهای اکسیژن مفدار اکسیژن در اگزوز را نشان می دهند و واحد کنترل موتور(ECU) هر لحظه این اطلاعات را برای تنظیم نسبت سوخت و هوا به کار می برد.به این یک حلقه ی کنترل بسته می گویند و رسیدن به این کنترل دقیق با کاربراتورممکن نیست پیش از استفاده از سیستم تزریق سوخت،مدت کوتاهی از کاربراتورهای الکتریکی استفاده شد اما این کاربراتورها حتی از انواع مکانیکی نیز پیچیده تر بودند
در ابتدا کاربراتورها با سیستم تزریق سوخت از ساسات(که سیستم تزریق سوخت تک نقطه ای یا مرکزی نیز نامیده می شود)جایگزین شدند که در آن سوپاپ تزریق سوخت در ساسات قرار داشت،این نوع انژکتور تقریبا یک جایگزین برای کاربراتور بود بنابراین خودروسازها تغییر جدی در طراحی موتور ندادند
به تدریج موتورهای جدیدی طراحی شدند و سیستم تزریق سوخت از ساسات با تزریق سوخت چند راهه(که تزریق سوخت متوالی نیز نامیده می شود)جایگزین شدواین سیستم برای هر سیلندر یک انژکتور دارد که معمولا طوری قرار گرفته اند که سوخت را مستقیما به سوپاپ ورودی می پاشند.این سیستم کنترل دقیق تر و پاسخ دهی سریع تری به تغییرات پدال گاز دارد
سیستم انتقال قدرت دو کلاچه
اکثر مردم این را می دانند که ماشین های موجود با دو سیستم انتقال قدرت متفاوت کار می کنند،یکی سیستم عادی که راننده با فشار دادن پدال کلاچ و با استفاده از دسته تعویض دنده ،دنده را تعویض می کند و دیگری سیستم اتوماتیک است که با استفاده از چند کلاچ و یک مبدل گشتاور و چرخدنده های سیاره ای همه کارهای تعویض دنده را برای راننده انجام می دهد.اما سیستم دیگری مابین این دو وجود دارد که ترکیبی از بهترین ویژگی های هر دو سیستم را فراهم می کند و آن سیستم انتقال قدرت دو کلاچه است که به آن ، سیستم انتقال قدرت شبه اتوماتیک ، سیستم دستی بدون کلاچ یا سیستم دستی انتقال قدرت اتوماتیک شده هم گفته می شود.
البته در زمینه ماشین های مسابقه سیستم های شبه اتوماتیک مانند گیربکس دستی متوالی همواره استفاده شده اند اما در ماشین های معمولی تکنولوژی نسبتا جدیدی است.
در این مقاله خواهیم آموخت که سیستم انتقال قدرت دو کلاچه چگونه کار می کند، و آن را با سیستم های دیگر مقایسه خواهیم کرد و بررسی خواهیم کرد که چرا بعضی آن را سیستم انتقال قدرت در آینده می دانند.
سیستم انتقال دو کلاچه کار دو گیربکس سیستم دستی را با هم انجام می دهد.برای درک بهتر این موضوع بهتر است طریقه کارکرد گیربکس دستی معمولی را مرور کنیم. وقتی که راننده می خواهد دنده را به وسیله دسته دنده عوض کند باید ابتدا پدال کلاچ را فشار دهد در این سیستم کلاچ رابطه بین موتور و گیربکس را قطع می کند و از انتقال قدرت به چرخها جلوگیری می کند سپس راننده با دست و به وسیله دسته دنده ،دنده جدیدی را انتخاب می کند در ضمن این کار حلقه دندانه دار شده ای از یک چرخدنده به چرخدنده با اندازه متفاوت حرکت می کند.وسایلی که همزمانساز (synchronizer) نامیده می شوند دنده ها را قبل از اینکه با هم درگیر شوند هم سرعت می کند تا از خرد شدن چرخدنده ها جلوگیری شود.وقتی که چرخدنده جدید درگیر شد راننده پدال کلاچ را رها می کند.با این کار دوباره موتور به گیربکس وصل می شود و نیرو دوباره به چرخها منتقل می شود.
پس در یک سیستم انتقال قدرت دستی معمولی جریان دایمی قدرت از موتور به چرخها وجود ندارد. قطع وصل شدن جریان قدرت پدیده ای را به نام shift shock یا torque interruptبه وجود می آورد. اگر راننده کار آزموده نباشد سرنشینان ماشین در ضمن تعویض دنده به جلو و سپس به عقب پرتاب می شوند.
سیستم انتقال قدرت
گشتاور خروجی از گیربکس باید طی مکانیزمی به چرخها برسد. وظیفه خط انتقال، انتقال گشتاور خروجی از انتهای جعبه دنده به دیفرانسیل و نهایتاً از آنجا به چرخهاست. طراحی خط انتقال باید به گونه ای باشد که طول و زاویه آن در حین کار کردن اتومبیل بتواند تغییر کند، در واقع باید گشتاور را تحت زوایای مختلف و به فواصل مختلف از یک محور به محور دیگر انتقال دهد.
سپس گشتاور منتقل شده توسط میل گاردان باید بنحوی چرخش 90 درجه ای پیدا کند، چرا که میل گاردان در راستای طول اتومبیل قرار دارد در حالی که محور محرک چرخها در عرض خودرو قرار دارند. برای این کار از چرخدنده های پینیون و کرانویل استفاده می شود. پس از آن گشتاور وارد دیفرانسیل شده و با انتقال آن توسط محور های محرک یا پلوسها به چرخها می رسد.
البته موارد فوق در خودرو های دیفرانسیل عقب به صورت کامل وجود دارند، ولی در خودروهای دیفرانسیل جلو که معمولاً جعبه دنده در آنها بصورت عرضی قرار گرفته اند، قسمت مربوط خطوط انتقال حذف می شود؛ در واقع گشتاور بلافاصله از جعبه دنده وارد دیفرانسیل و سپس از آنجا به چرخها می رسد.
خطوط انتقال در خودروهای دیفرانسیل عقب
در خودروهای دیفرانسیل عقب و موتور جلو، خط انتقال، شفت عقب گیربکس را به اکسل عقب متصل می کند. اکسل عقب شامل دنده های کرانویل، دیفرانسیل و میل پلوسهایی است که چرخهای عقب را به حرکت در می آورند.
موتور و جعبه دنده به بدنه و شاسی متصلند اما پوسته اکسل عقب همراه با چرخهای عقب بالا و پایین می رود، بنابراین خطوط انتقال را باید بنحوی طراحی نمود که طول و زاویه آن در حین کار خودرو تغییر یابد. خط انتقال از مجموعه ای از یک یا چند میل گاردان، قفل گاردان و کشویی گاردان تشکیل می شود.
بسیاری از میل گاردانها را از میله فولادی می سازند. بعضی دیگر آلومینیومی اند یا از ماده مرکب ترکیب شده از آلومینیم و الیاف کربن ساخته می شوند. این میل گاردانها از انواع فولادی سبکتر و کم صداترند، لرزش کمتری دارند و اصلاً زنگ نمی زنند. خودروهای موتور جلو و دیفرانسیل عقب میل گاردان طویلی دارند که از جعبه دنده تا اکسل عقب ادامه دارد. (شکل3-1) در بعضی خطوط انتقال طویل از میل گاردانهای دو تکه استفاده می شود. در این نوع گاردانها یک قفل گاردان دیگر هم بین دو تکه میل گاردان نصب می شود.قسمت جلویی به محور خروجی جعبه دنده متصل است. قسمت عقبی نیز یک کشویی و یک قفل گاردان در جلو دارد که میل گاردان عقبی به کمک همین دو قطعه می تواند طول و زاویه انتقال را تغییر دهد.
مترجم: سلمان معظمی گودرزی
منبع : سایت http://transportation.centennialcollege.ca/oduffy/fuels
Step timing control system
سیستم PT :PT مخفف فشار و زمان (Time-Pressure) می باشد.این نوع سیستم سوخت نامش را از دو عامل متغیر کسب کرذه است که تأثیر گذار بر مقدار سوخت در هر سیکل موتورمیباشد.
P،نشان دهنده فشار در ورودی انژکتور است ،این فشار توسط پمپ انژکتور تنظیم می گردد.
T،نشان دهنده زمانی است که سوخت در انژکتور جریان می یابد و به وسیله دور موتور و از طریق میل سوپاپ و سیستم تزریق سوخت حاصل می گردد.
سیستم STC یا کنترل تایم پلکانی این سیستم تایم موتور را به شکلی کنترل میکند تا از دور سیستم در زمان روشن شدن در موتور سرد جلوگیری نماید.این سیستم H.V.T (Hydraulic Variable Timing) نیز خوانده می شود.
دیفرانسیل وسیلهای است که گشتاور انتقالی از موتور را دو قسمت میکند تا هر قسمت جداگانه چرخی را به گردش درآورد.
دیفرانسیل روی تمام اتومبیلها و کامیونهای جدید یافت میشود . همچنین روی بسیاری از اتومبیلهایی که قدرت به چهار چرخ منتقل میشود. در اتومبیلهایی که نیرو بطور مداوم به چهار چرخ منتقل میشود، بین هر دو چرخ به یک دیفرانسیل نیاز است و همچنین باید یک دیفرانسیل بین چرخهای عقب و جلو وجود داشته باشد. چرا که چرخهای جلو ضمن پیچیدن اتومبیل مسیر متفاوتی را نسبت به چرخهای عقب طی میکنند.
ترمزهای دیسکی چگونه کار می کنند؟
بیشتر اتومبیل های امروزی روی چرخ های جلو و برخی روی هر چهار چرخ ترمز دیسکی دارند. شکل زیر قسمتی از سیستم ترمز را نشان می دهد که نقش اصلی را در متوقّف ساختن اتومبیل دارد.
ترمز دیسکی
معمول ترین نوع ترمز دیسکی در اتومبیل های امروزی کالیپر شناور تک پیستونی است. در این مقاله، همه چیز را درباره ی این نوع ترمز دیسکی خواهیم آموخت.
●چه ارتباطی بین حرکت H مانند دنده و چرخ دنده های درون جعبه دنده وجود دارد؟ وقتی دنده را عوض می کنید چه چیزی درون جعبه دنده جا به جا می شود؟
●وقتی راننده در عوض کردن دنده اشتباه می کند، صدای قیژقیژ شنیده می شود. واقعا چه اتفاقی می افتد؟
●اگرهنگامی که راننده در بزرگراه مشغول رانندگی با سرعت بالا است ، ناگهان دنده را به عقب بزند چه اتفاقی می افتد؟ آیا ممکن است کل جعبه دنده متلاشی شود؟
در این مقاله، با بررسی سیستم انتقال قدرت دستی به این سوالات و حتی سوالات بیشتری در این زمینه پاسخ داده می شود.
اول از همه باید بدانید که ، اتومبیل ها به علت ساختار موتورهای بنزینی به جعبه دنده احتیاج دارند. هر موتوری یک خط قرمز دارد (ماکزیمم دور موتور که اگربیش از این مقدار دور داشته باشد متلاشی می شود)
در ضمن اگر قسمت " اسب بخار چگونه کار می کند؟ " را بخوانید ، می فهمید دور موتوری که در آن قدرت و گشتاور در ماکزیمم خود هستند دامنه ی محدودی دارد. برای مثال ، یک موتور ممکن است ماکزیمم توان خود را در ۵۵۰۰ دور در دقیقه به دست آورد. سیستم انتقال قدرت این امکان را ایجاد می کند که با کم و زیاد شدن سرعت خودرو نسبت دنده بین موتور و چرخ های خودرو تغییر کند. در واقع شما دنده را عوض می کنید تا موتور زیر خط قرمز بماند در حالی که دور موتور نزدیک به دور آن در بهترین حالت عملکرد است.